سالی دگر گذشته است از سره دیدار
بیا امسال توانی دیگرم نیست
بیا تا که چراغانی کنیم شهر و دیار و کوه و برزن
بیا گرچه غریبی اندرین شهره منو ما و نبودن های با تو
بیا دستی به زلف شیعه آور
بیا شیعه غریبست در میان نا امیدی
بیا ای گل زهرا که تو خود سرچشمه ای پر از امیدی
گویند که جهان را هر قدم ، عطر و صفا می آوری
گویند عدالت از عدل علی می آوری
گویند شادمانن دل های رنجیده به ظلم ، وقتی که می آیی ز راه
ای کاش که آخرین سال دوریت باشد عزیز فاطمه
**♥** **♥**
*gol_rose* عیدِ همگی مبارگ *gol_rose*